تغییر الزامیست و گریزی از آن نیست .


در جلسه ای یکی از اساتید مدرسه ی شیوانا ابراز نارضایتی از شاگردانش میکرد . او گفت که علیرغم تلاشی که سر کلاس میکند تا بچه ها درس را به خوبی متوجه بشوند ،اما نتیجه ی مطلوبی را که میخواهد از آنها نمیگیرد . 

شیوانا از او درباره ی روش تدریسش  پرسید. استاد گفت در دوره ی جدید مثل دوره های قبلی برای آموزش شاگردانش از روشی که سالهاست به کار می برد ، استفاده می کند .

با وجود اینکه سبک آموزشش در گذشته ، جوابگو بوده و شاگردان قوی و با انگیزه پرورش داده ،اما اکنون به مشکل برخورده است . 

شیوانا مثالی برایش زد و گفت : تصور کن نگهداری دو گلدان گل را به تو میسپارند که در هرکدام یک نوع گیاه کاشته شده است . 

اگر برای رسیدگی و آبیاری هر کدام بدون توجه به نیاز و شرایط خاص هر کدام بخواهی طبق آموزه ی قبلی خودت پیش بروی و از آنها مراقبت کنی ، نه تنها آنها رشد نحواهند کرد بلکه پژمرده میشوند . پس لازم است اطلاعاتت را در مورد نگهداری گیاهان ، خصوصا این دو نوع که به تو سپرده شده اند را به روز کنی تا بتوانی به خوبی آنها را پرورش دهی.

حالا چطور انتظار داری شاگردانت را تنها با یک روش و سبک آموزشی ثابت ، مانند هم آموزش دهی و نتیجه مشابه بگیری؟ 


به روز کردن اطلاعات و تغییر در نحوه ی اجرای آن شرط اصلی برای رسیدن به نتیجه ی مطلوب است .


شیوانا

هرگز در توانمندی ها و قابلیت های خود شک نکن و تایید آن را از دیگران نخواه . 


روزی شیوانا درحیاط مدرسه قدم می زد . یکی از شاگردان خوب خود را دید که تنها و در خودفرورفته گوشه ای نشسته است.

نزدیکش رفت و علت ناراحتیش را پرسید.

شاگرد جواب داد : 

جناب شیوانا، من به کلاسهای درس شما خیلی علاقمند هستم و همیشه تلاش کرده ام که آموزشهایتان را به خوبی یادبگیرم و در عمل هم انجام دهم . 

هربار که شما مرا تشویق و تایید میکنید، اعتماد به نفس زیادی پیدا میکنم و درس ها را به خوبی دنبال میکنم .

اما چند جلسه است که در کلاس توجهی به من نکرده اید. منهم دیگر انگیزه قبلی را برای یادگیری آموزشهایتان ندارم و هر چقدر تلاش میکنم نمی توانم مثل گذشته پیش بروم . 

شیوانا لبخندی زد و با مهربانی دست بر شانه ی  شاگردش گذاشت و گفت : 

فرزندم ، در این چند جلسه که تو را تشویق و تایید نکرده ام کدام قدرت درونی و توانایی در وجود تو تغییر کرده است و یا آن را از دست داده ای ؟ 

هوش، حافظه، بینایی و درک تو همگی مانند قبل وجود دارند . 

این باور تو نسبت به توانایی هایت هست که تغییر کرده و حال تو را دگرگون کرده است. 

زمانیکه در مسیر درست و هدفمند به انجام کاری مشغول میشوی، بدون توجه به این که توسط افراد مورد نظرت تایید می شوی یا نه ،  با تمام توان خود تمرکزت را برای پیشرفت به کار بگیر تا به مقصد برسی .

این تو هستی که باید خودت و قدرت درونت را باور داشته باشی و تایید کنی.

آن وقت می بینی هیچ نیرویی از خارج نمی تواند انگیزه رااز تو بگیرد و تو را از حرکت بازدارد.